• وبلاگ : ياران علي زمان
  • يادداشت : درنهايت نامردي
  • نظرات : 2 خصوصي ، 7 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام

    تا حالا تو يه هواپيماي باربري 747 رفتي بوسني؟

    تا حالا تو جنگ عراق اسلحه گذاشتن دم گوشت و خالي كنن ؟

    تا حالا تو سربرنيتسا تركش توي كمرت خورده؟

    تا حالا با هواپيماي سي 130 به همراه جنازه ها رفتي بم و بارها تكرار كرده باشي؟

    تا حالا تو افغانستان تو دره پنجشير گير كردي زير گلوله و موشك استينگر ؟

    تا حالا پاكستان بودي در حالي كه اميدي به برگشتن نداشته باشي؟

    تا حالا كتك خوردي كه جمجمه ات بشكنه وبري بيمارستان يه ماه بستري شي؟

    من همه اين بلاها را ديده ام وبسياري چون من

    بچه هايي كه تو اون هواپيما بودن بهترين هاي باقي مونده از جنگ بودن

    چندتاشون خيلي كه زنده مي موندند، دو تا سه سال ديگه بود

    شيميايي يك كم بهشون فرصت بيشتري مي داد

    خبرنگار اگه به عشق شغلش نباشد، پيشنهاد فراوان داره براي پشت ميزهاي امن و پول آور!

    براي نود درصد ما رفتن به ادارات دولتي يا وزارتخانه ها مثل آب خوردنه

    فكر مي كني فقط اسلحه به دستا شهيد مي شن ؟ خدا مهدي باكري را بيامرزه. سه تا جمله معروفش را يه بار ديگه بخون

    قلم العلما افضل من دماء الشهدا

    پاسخ

    نميدانم شايد در نوشته ام چيزي پنهان است که خود نميدانمشايد اينکه ميخواستم در تلوزيون عکس خلبان يا ديگر ارتشي ها راببينم اشتباه بوده! شايد اينکه دوست داشتم براي تسکين درد خانواده هاي آنان دوربيني به خانه شان برود اشتباه بوده !شايد دو فرزند معلول آن ارتشي که حتي اسمش را هم نميدانم نبايد پدر خود را درتلوزيون ميديدند ! شايد پسر آن خلبان بايد منتظر سرزنش باشد نه تشويق !شايد اما فکر ميکردم حرفم جز تبعيض بين شهدا رسانه و شهداي ارتش نباشد