چرا؟
چرا وقتی صدای بوق کامیون موی تنت رو سیخ میکنه فکر نمیکنی دارن توی صور میدمند.؟فکر نمیکنی؟ پس چرا میگی خدا همین حالا امام زمان رو برسونه؟ انتظار نداری؟شایدم میترسی! میترسی وقتی تشریف بیارند اول سر تو رو بزنن؟ها؟! خوب ، حالا اولین نفر نه بالاخره توهم تو نوبتی . نیستی؟ چرا وقتی چشمت به دوتا از رفقات میخوره شروع میکنی به غیبت کردن؟ میفهمی امام زمان اذیت میشه؟ میفهمی؟اون موقع امام زمان نیست؟خوب ،حالا منم یکی عین تو ! ببینم چطوره که وقتی میری توی استادیوم میشینی فکر نمیکنی که ممکن امام زمان ظهور کنه؟ اصلا فکرش رو کردی؟بازی متوقف میشه یا به امام زمان میگی یکم صبر کنه ؟بازیکنای محبوبت چی؟میرن توی رخکن لباس عوض میکنن میان استقبال امام زمان یا اینقدر مشتاقن که سر از پا نمیشناسن و همون جوری میان؟ شایدم اصلا نمیان؟ فکر نمیکنی وقتی میری استخر ممکنه اون بیرون امامِ زمان ظهور کنه؟ چرا وقتی تو راهپیمایی خفتت میکنن میگن مصاحبه کن .وقتی ازت میپرسن آرزوت چیه میگی اسراییل نابود شه؟چرا وقتی توی هیئت ازت میپرسن آرزوت چیه میگی راه کربلا باز بشه؟ چرا ؟چرا نمیگی امامِ زمان ظهور کنه؟ چرا همیشهِ همیشه اولین آرزوت ظهور امامِ زمان نیست؟
میدونی چرا؟ چون دغدغه اصلیت نیست. فکر میکنم این دعا کردنت هم شده عادت.یه چیزی تو ماییه صبحونه خوردن.اگه برای هر دعایی که میکنی هزارتومن ازت میگرفتن بازم اینکار رو میکردی؟ بابا مایه دار..خوب اگه پنج هزارتومن میگرفتن چی؟تو روز چند بار دعا میکردی ؟شایدم تو هفته فقط سه شنبه یه دونه دعا میکردی؟حالا دیگه نمیگم اگه ده یا صد هزارتومن بود . آره عزیز من، دعا کن. اما نه چون خرجی نداره تو رو به جون آقا دعا کن. دعا کن عزیزم دعا.
نوشته شده در جمعه 84/12/19ساعت 11:0 صبح  توسط محمدرضا
نظرات دیگران()
حداد عادل :
اظهارات شیراک موجب شرمساری ملت فرانسه است
رئیس مجلس شورای اسلامی گفت:اظهارات رئیس جمهور فرانسه مبنی بر استفاده از سلاح هستهای به بهانه مبارزه با تروریسم،موجب شرمساری ملت فرانسه است.
غلامعلی حداد عادل رئیس مجلس شورای اسلامی در جلسه علنی امروز یکشنبه مجلس با اشاره به اظهارات اخیر رئیس جمهور فرانسه مبنی بر استفاده از صلاح هستهای برای رویارویی با تروریست ضمن تقبیح دکترین جدید هستهای این کشور، تصریح کرد:این سخنان تعجبآور اعتراض بسیاری از همپیمانان فرانسه را در داخل و خارج و دیگر محافل سیاسی جهان در پی داشت.
وی خاطرنشان کرد: میتوان حدس زد که رئیس جمهوری فرانسه این سخنان را برای جبران لطمهای که به حیثیت بینالمللی فرانسه بعد از آشوبهای اخیر داخلی این کشور وارد شده، اظهار کرده است.
رئیس مجلس شورای اسلامی با یادآوری شورشهای داخلی فرانسه و اعتراض مردم این کشور به ظلم و تبعیض و نقض آشکار حقوق بشر در فرانسه، اظهار داشت: عصیان مردم فرانسه با آتش کشیدن شبانه چندین هزار اتومبیل همراه بود و آشکارا فرانسه در عرصه بینالمللی از نظر حیثیت جهانی خسارت دید وحدس میزنم رئیس جمهوری فرانسه استفاده از سلاح هستهای را برای کسب نوعی اقتدار جهانی در جبران این واقعه داخلی عنوان کرده است.
حداد عادل با تاکید بر این که تهدیداتی از این دست هیچ اقتدار و افتخاری برای کشورهای ایجاد نمیکند، افزود: اینکه رئیس جمهور فرانسه اعلام کند ما از سلاح هستهای به بهانه مقابله با تروریسم استفاده میکنیم موجب شرمساری ملت فرانسه است چرا که ملتی که انقلاب کبیر را با شعار صلح،آزادی و برابری افتخار خود میداند باید خجالت زده باشد که پس از پایان جنگ سرد، رئیس جمهور کشورش به دنبال بهانهای برای توسعه زرادخانههای هستهای است.
رئیس مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرد: فرانسویها باید سالهای سال کوشش کنند تا ننگ کشتار یک میلیون الجزایری که تاریخ برایشان به یادگار گذاشته را جبران کنند و کمکهای دولت فرانسه به تروریستی چون صدام و جنگ علیه ایران نیز باید جبران شود و در کنار آن کشتار در آفریقا و رواندا باید از سوی فرانسه جبران شود.
وی با ابراز تعجب از ادعای استفاده از سلاح هستهای از سوی فرانسه با وجود آن همه پیشینه ننگین برای فرانسه بیان داشت: داشتن سلاح هستهای تا دیروز که شوروی وجود داشت و دوران جنگ سرد به بهانه وجود این قدرت بود و امروز که دیگر دلیل منطقی برای گسترش سلاح هستهای وجود ندارد به بهانهای مانند تروریسم متوسل شدهاند.
وی تاکید کرد: استفاده از این بهانه نشان میدهد که چه اندازه ضعف منطقی با آن همه تعریف مبهم از تروریسم برای داشتن سلاح هستهای وجود دارد.
حداد عادل با بیان این که تعریف واژه تروریست امروز به دلخواه کشورهای غربی توصیف میشود،گفت: غربیها هر وقت که بخواهند تروریست را به نفع خود معنی میکنند و هر کشوری که تابع غرب نبوده و حتی برای خود استقلال فرهنگی قائل شود،متهم به تروریست یا حمایت از تروریسم میشود.
وی افزود:فرانسویها حتی استفاده دختران مسلمان دانشآموز را از روسری که حکم صریح اسلامی است به تروریست ارتباط دادهاند.
حداد عادل تصریح کرد: حقیقت این است که غرب در مبارزه با تروریسم صداقت ندارد،چرا که همین غرب شارون را مرد صلح و مردم قهرمان فلسطین را تروریست مینامد و با این نگاه نمیتواند در مبارزه باتروریسم صداقت داشته باشد،تا بخواهد برای مقابله با آن از سلاح هستهای بهره ببرد.
وی با بیان اینکه تعریف ترور به معنی وحشت است،خاطرنشان کرد: اینگونه اظهارات مبنی بر استفاده از سلاح هستهای در مقابله با تروریست ایجاد وحشت کرده و به تروریست دامن میزند.
رئیس مجلس شورای اسلامی افزود:اینگونه اظهارات مشخص میکند که باید تروریست وجود داشته باشد تا غرب بتواند داشتن سلاح هستهای را توجیه کند و البته اینگونه اظهارات خود باعث گسترش سلاحهای هستهای میشود و قبح گسترش سلاح هستهای از میان میرود.
وی یادآور شد: فرانسه طبق ماده 6معاهده ان پی تی ملزم به اقدام جهت ایجاد ترتیبات مؤثر برای خلع سلاح هستهای است و با این سخنان سلاح هستهای گسترش مییابد.
رئیس قوه مقننه با تاکید بر این که جمهوری اسلامی ایران همواره بر خلع سلاح در سطح جهان به ویژه خاورمیانه اصرار ورزیده است،افزود: عجیب است این صحبتها در حالی اظهار میشود که دولت فرانسه یکی از سه کشور اروپایی است که با تحقیقات اتمی ایران حتی در مقیاس آزمایشگاهی و دانشگاهی زیر نظر بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی مخالفت جدی میکند.
حداد عادل اظهار داشت: ما نمیدانیم این تناقضها و تعارضها را چگونه تفسیر کنیم.
رئیس مجلس شورای اسلامی گفت:از همه کسانی که به صلح و ثبات جهان اندیشیده و خواستار استقرار صلح پایدار میباشند و به طور حقیقی با جنگ و تروریست مخالفند و به ویژه روسای مجلس همه کشورهای جهان میخواهم که مخالفت صریح خود را با اظهارات رئیس جمهور فرانسه اعلام کنند و اجازه ندهند تحت این عناوین، گسترش سلاحهای هستهای در جهان موجه شود.
وی افزود: نباید اجازه داد تا مخالفت کشورهای غربی با بسیاری از حرکتهای استقلالطلبانه تحت عنوان تروریسم ظاهر موجهی به خود بگیرد.
نوشته شده در یکشنبه 84/11/2ساعت 6:37 عصر  توسط محمدرضا
نظرات دیگران()
عید ولایت بر عاشقان علی زمان مبارک باد
... و در تاریخ جهان موجی نوسان خیز افکند، موجی که از سرچشمة الهام به دست او به حرکت درآمد، و کشتیی را که بادبان عدل و دادگستری و شجاعت و ایمان رهبریش می کرد، بر اقیانوس بیکران زمان به سوی سواحل خوشبختی و سعادت روان ساخت...
سطح آب از نوازش نسیم می لرزید، نسیمی که آهسته از روی ریگها می گذشت و از لابلای سنگها عبور می کرد. کرانة برکه از هجوم موج طراوتی یافته بود. گاهی برگی نیز دستخوش لرزش آب می شد. کوهها با اندک سایه ای که افکنده بودند، شکوه و جلال طبیعت را مجسم می کردند. دره های پرپیچ سر به درون یکدیگر نهاده در کرانه های ابهام آمیز صحرا ناپدید می گشتند. قطعه ابری در افق دور دست دیده می شد، و پرندگانی برفراز ریگزارهای وسیع در پرواز بودند. سکوتی عمیق همه چیز را فرا گرفته بود. آسمان نیز عکسی از آرامش آب می لرزید، و امواج دلپذیرش را گسترش می داد، امواجی جاوید و همیشگی ...
مسیر این امواج تنها آن برکه نبود. فضای صحرا تا آخرین چشم انداز دشتها، تا درون دره های عمیق و فراز بیابانهای خاموش، قبة نیلگون سپهر تا سراپرده های افلاک که جایگاه فرشتگان است، زوایای اندیشه ها، اعماق روانها و خلاصه امتداد تاریخ انسان دستخوش این امواج گشت ...
چه تأثیری!
چه نفوذ عمیق و پردامنه ای!
چه فروغ رخشنده ای! چه انعکاس تابناک و
بی پایانی!
نغمه های پاک و الفاظ جذابی که در آن روز، در آن دشت ساکت، در آن اجتماع پهناور صحرایی، چون روحی مصفا با جانها درآمیخت، و چون فروغی مرموز در دلها پرتو افکند. گفتاری که در تاریخ تعلیم و تربیت، فروزانترین سطرهای برنامة رهبران بود. مال اندیشیی که به سود حقوق انسان از دلی آکنده از عشق به هدایت سرچشمه گرفت. کلماتی که مبانی اصلاح و سعادت جاوید را در خود نهفته داشت و فروغی بود که از ملکوت اعلی جدا گردید، و از کرانة آسمان وحی بدرخشید تا مسیر بی پایان هستی را به تلألؤ درآورد. از فراز منبری طبیعی از جهاز شتران، از روی تخته سنگهای محکم دامنة کوه، در هوای صاف ظهر بیابان، همراه نوایی آسمانی و دل انگیز، در دامن آرامش دهندة صحرا، جایی که سکوت مطلق طبیعت اندیشه ها را متمرکز می سازد و هدف وجود بشر غافل را به خود می آورد، جایی که عظمت آفرینش از رازهای خود
پرده می افکند، و شکوه کاینات و مظاهر هستی انسان سهل انگار را به تأمل و تدبّر وا می دارد. آنجا ... آنجا که از محیط محدود شهرها و آبادیها اثری نیست، و از در و دیوارهای عمارتهای مأنوس یادی به جای نمانده است، و روان انسان چون صفحة سپیدی آمادة پذیرش هر حقیقتی است.
از زبان برگزیدة کائنات، که به گفتة کارلایل «راز هستی برابر دو چشمش فروغ می کشید، و آوایش چنان بود که گویی از دل طبیعت برمی خاست.» از رهبری ملکوتی، که عمری در شور تربیت و رنج گرانبار تعلیم به سر آورده در تهذیب و تعدیل عواطف اجتماع کوششهای بس شمار کرده است و بیست و سه سال محبت بیدریغش را بر همه مبذول داشته تا برنامة حیات بخش آسمانی را گسترش دهد.
از مصلحـی مهـربان، از آمـوزگاری عزیـزتـر از جـان.
آری از محمد، از این رهنمای گرامی و کانون مهر و فضیلت، از این مربی رنجیده و فداکار که هم اکنون نشیب عمر پر انقلاب خود را پس از فراز پیامبری به پایان می برد.
به یاران و اصحاب، به مسلمانانی که مناسک حج را به جا آورده اند، و آن صحنة عبادت اجتماعی را برگزار کرده اند، و هنوز خاطرات حج را که زایل کنندة غرور و خودخواهی است، از یاد نبرده اند و صفایی از پرستش و نیایش روحشان را در پرتو خود گرفته است.
آن هم در چنان موقعیت حساس که برای ابد جامعترین طرح سعادت و تعالی اخلاقی ریخته می شود، و در دقایقی که راز بقای دین و تربیت آشکار می گردد و نتیجة نهایی آفرینش (حکومت دین کامل در جوامع بشر) در آشکـارترین صـورت
خود نمایی می کند، و هستة مرکزی سازمان هدایت یکجا به بشریت رومی آورد. زبان وحی سخن می گوید، و فروغ الهامی را که در سینة پاکش درخشیده است به صفحات افکار و روانها
می تاباند، و زحمات طاقت فرسای پیامبران، همراه مجاهدات بیست و سه سالـة او هـم اکنـون در این چند ساعـت خلاصه می شود، و برنامة هدایت و سعادت بشر تا دامنة رستاخیز تنظیم می گردد.
پس تاریخ انسانیت است و این لحظات ...
و آسمان هدایت است و این تشعشع عالمگیر ...
و پیاپی رسیدن علل کائنات است و این دقایق تابناک ... شخصی برتر از بشر (فرزند ابیطالب) که روی دست بزرگ معلم انسانیت، در گرمای سوزان غدیر، در منظر تودة انبوهی از انسانها و زبدة مسلمانان، معرفی می گشت؛ موضوعی ساده نبود. اینجا بود که نیروی انقلاب معنوی می رفت که مسیر تاریخ را دگرگون سازد، و مکتب یکتاپرستی و انساندوستی سراسر گیتی را زیر نفوذ تعلیمات خود گیرد ...
باری در این وضع حساس و در این هنگامة شورانگیز تاریخ، پیامبر عظیم الشأن اسلام(ص) پیشوای سعادت جاوید را به آن اجتماع پهناور در حالی که چندتن از مردان قویّ الصّوت گفتارش را تکرار می کردند. این چنین معرفی کرد:
« مَـن کُنْتُ مـولاه فـَهذا علـیّ مـولاه ... »
«به هـر که مـولا منـم علیسـت مــولای او ...»
این سخن را هر کس در آن صحرا بود، حتی آنان که در گرداگرد جمعیت ایستاده بودند یا از ازدحام و سوز گرما به خیمه های خود پناهنده شده بودند، آن گفتار را شنیدند و علی را بر سر دست رسول الله دیدند.
محمد با این معرفی بارز و تعلیم زنده کارنامة آموزش و پرورش را کامل ساخت، و وظیفة گران و نهایی خویش را به پایان برد، و در تاریخ جهان موجی نوسان خیز افکند. موجی که به دست او از سرچشمة الهام به حرکت درآمد و کشتیی را که بادبان عدل و دادگستری و شجاعت و ایمان رهبریش می کرد بر اقیانوس بیکران زمان، به سوی سواحل خوشبختی و سعادت روان ساخت.
صحنـة تاریخی عیـد غدیـر
می رسد از خـم، ندایـی دلپذیر کـز ره آمـد، کاروانـی با بشیـر
از دِرای کاروان، خم در خروش وز خـروش خم، جهانی در صفیر
دست افشان، از نشاط، افلاکیان پای کوبـان، ازطـرب، بُرنا و پیر
از سفـارتخـانـة کبـرای حـق با همایـون نامـه، نازل شد سفیر
از حـریم کبریـا، آمد سروش تا گشـاید پـرده، از رازی خطیر
کـرد روشـن، صحنة اسلام را صحنـة تـاریخـی عیـدِ غـدیـر
از وداع کعبه، چون شد رهسپار خـواجة لولاک، با جمعـی کثیـر
در غدیـرخُـم، بـه ختـم انبیاء گشت فرمان، صادر از حیّ غدیر
کِای محمد! کُن رسالت را تمام کُن فضـا را، روشن از مِهـر مُنیر
برعـلـی، امـرولایـت را سپار کـو بـود، شایستـة تاج و سریر
از جهاز اشتران، آمـاده ساخت منبـری، پیغمبـر روشـن ضمیـر
خواند برمنبر، پس ازحمد خدای خطبـه ای غَـرّا و نَغْـز و دلپذیـر
کایـن علی، باشد ولیِّ کردگار بعـد مـن، بر خلـق مـولی و امیر
نـور او، سرگشتـگان را رهنما لطـف او، افتـادگان را دستگیـر
در شجاعت، شهسواری بی قرین در عدالـت، شهـریاری بی نظیـر
رهبـرِ آزادگان، کز روی لطف بنـدغـم، بگشـاید از پای اسیـر
بـار ذلت، گیـرد از دوش گدا گـَردِ محنـت، شوید از روی فقیر
جملگـی دادند، با دسـت خدای دست بیعت، از صغیـر و از کبیر
ای «رسا»خوش سُفت این رخشنده دُر خامـة شیـوایِ استـاد شهیــر
ایوان نجف عجب صفایی دارد حیدر بنگر چه بارگاهی دارد
نوشته شده در پنج شنبه 84/10/29ساعت 12:8 عصر  توسط محمدرضا
نظرات دیگران()